علی باقری دولت آبادی؛ ابراهیم آقا محمدی
چکیده
اندونزی ازجمله کشورهای مسلمان جنوب شرق آسیاست که در دهههای اخیر، پیشرفت قابلتوجهی در عرصههای اقتصادی و سیاسی داشته است. این پیشرفت امروزه در عرصه سیاسی به شکل فعالیت گروههای مختلف در قالب احزاب و جناحهای سیاسی در فرایند تصمیمگیریها در این کشور دیده میشود. سؤال اصلی این است که چرا شیعیان اندونزی در روند تغییر جایگاه ...
بیشتر
اندونزی ازجمله کشورهای مسلمان جنوب شرق آسیاست که در دهههای اخیر، پیشرفت قابلتوجهی در عرصههای اقتصادی و سیاسی داشته است. این پیشرفت امروزه در عرصه سیاسی به شکل فعالیت گروههای مختلف در قالب احزاب و جناحهای سیاسی در فرایند تصمیمگیریها در این کشور دیده میشود. سؤال اصلی این است که چرا شیعیان اندونزی در روند تغییر جایگاه سیاسیاجتماعی خود، ناکام بوده و نتوانستهاند نقش و جایگاه سیاسی مناسبی در این کشور پیدا کنند. در راستای پاسخ به سؤال مطرح شده، بر مبنای ادغام دو نظریه بسیج سیاسی و ساختار فرصت سیاسی میتوان این فرضیه را بیان نمود که پنج مؤلفۀ جمعیت پراکنده همراه با ضعف بنیه اقتصادی شیعیان، رهبران متفرق و غیرسیاسی، ایدئولوژی حاکم و انسداد سیستم سیاسی، سازمان ناکارآمد و عدم دسترسی به متحدان متنفذ و عدم استفاده سیاسی از فرصت رسانهای، نقش مهمی در بروز این وضعیت داشته است. یافتههای پژوهش نیز نشان میدهد جمعیت شیعیان اندونزی پیوستگی جغرافیایی لازم، سازمانهایی با رویکرد همافزا و بسیجکنندگی، ایدئولوژی پویا و مؤثر و رهبرانی با دغدغههای اجتماعیسیاسی نداشته و ندارد. شیعیان این کشور از فرایند مشارکت در قدرت بازماندهاند. مقاله از روش توصیفی و شیوه کتابخانهایِ گردآوری و تحلیل دادهها بهرهمند است.